روی پله دهها لاکپشت بسیار کوچک وول میخوردند. کمی که دقت کردم متوجه شدم که این حیوانات کوچک، نمیتوانند از پلهای به پله بعدی بروند و به همین دلیل، در حرکتی آرام، دور خودشان میچرخند! اما این حیوانات در آن وقت صبح از کجا و از چه راهی به راهرو پلکان ما راه یافته بودند، برایم به صورت یک معما درآمده بود. از یکطرف دلم برای دیر رسیدن به سر کار شور میزد و از طرف دیگر دلم نمیآمد، این مخلوقات کوچک و بیگناه را به حال خودشان رها کنم.
در همین گیرودار 2نفر از همسایهها آمدند و یکی از خانمها که عضو هیأت مدیره مجتمع است به جمع ما پیوست. او که بیشتر از من بادیدن صحنه لاکپشتهای سرگردان مبهوت و متأسف شده بود، ما را به جلوی آپارتمانی در همان طبقه راهنمایی کرد و کاشف به عمل آمد، همسایه قدیمی ما که سابقا در خرید و فروش پرندگان، به قول معروف ید طولایی داشت، حالا احتمالا به تجارت لاکپشت روی آورده است. وقتی خانم همسایه ما زنگ در را زد و با آن همسایه روبهرو شدیم، او با دلواپسی و نگرانی خاصی، یک گونی آورد و به جمعآوری لاکپشتها پرداخت. وقتی از ایشان پرسیدم که لاکپشتها را از کجا آورده ای، وانمود کرد که نمیداند، اما در حال جمعآوری آنهاست تا حیوانات زبان بسته تلف نشوند!
3 روز بعد، یکی از همسایگان خبر آورد که تعدادی لاکپشت کوچک، در حیاط خلوت مجتمع دیده شدهاند. وقتی سراغ آن همسایه تاجر پرندهها رفتیم، او ناشیانه، اظهار داشت که احتمالا لاکپشتها در گوشه و کنار مجتمع ما لانه کردهاند، شاید هم از فضا آمدهاند!
شب هنگام راننده وانتی که مقابل مجتمع ایستاده بود، پرده از این ماجرا برداشت و مشخص شد که همسایه قدیمی ما، تجارت لاکپشت را جایگزین تجارت پرنده کرده است. من که میدانستم این لاکپشتها پس از دور ماندن از زادگاه و محل زندگیشان، خیلی زنده نمیمانند، از همسایههایمان خواستم که به طریقی، از این اتفاق ناگوار جلوگیری کنیم. تلاش ما و کتمان آن همسایه یکی، دو روز طول کشید و سرانجام ایشان اعتراف کرد که برخلاف اظهارات قبلی، لاکپشتها در حیات خلوت مجتمع لانه نکردهاند، بلکه از یکی از شهرهای ساحلی شمال کشور آنها را برای فروش به تهران آورده است.
همگی جمع شدیم و با برآورد سود احتمالی فروش لاکپشتها، از این همسایه خواستیم لاکپشتها را به زادگاهشان برگرداند و متقابلا، ما ضمن پرداخت کرایه حملونقل آمادهایم، سبزه عید و تنقلات را از او بخریم و سود عادلانهای هم برایش درنظر گرفتیم. این جایگزینی به خیر و خوشی انجام شد. این واقعه مربوط به عید پارسال بود، اما همسایه ما امسال هم، به شیوه سال گذشته دستاندرکار تدارک سبزه و تنقلات شب عید برای مجتمع است!